Maša Bajc từ Rödinghausen, Germany

_asa_ajc

11/05/2024

Dữ liệu người dùng, đánh giá và đề xuất cho sách

Maša Bajc Sách lại (10)

2018-12-15 03:30

Vàng Vàng Bingo - Tập 2: Sức Khỏe Cơ Thể Người (2) Thư viện Sách hướng dẫn

Sách được viết bởi Bởi: Phan Kim Thanh

When ever I come to names such as “Liosa”, “Borges”, “Cortazar”, “Fuentes”... I wish I knew Spanish language, as I’m sure works by these authors would have a different aroma and melody in their own tongues. Liosa is, for me, one of the greatest story tellers, whose works give me deliciousness in Persian as well, (if it’s translated by Abdollah Kowsari, for example). Mario Bargas Liosa uses a highly sophisticated techniques with a very delicate language in multiple viewpoint, as if I’m listening to “Sare”, my childhood story tellers whom supposed to drown me in sleep, but was keeping me awake instead. Liosa takes you to a place, and while you get used to the situation, become a bit relax, he leaves you for another situation, another character in another place, force you to follow him as a sleepwalker, burning of curiosity, apprehension and restlessness, while he continue to make new situations with new chracters out of nothing, absolutely relax with a smile on his lips. He doesn’t explain the characters, but procreates them and leave them on your lap, and disappears… بسیاری از آثار ماریو بارگاس یوسا به فارسی برگردانده شده. آنها که من دیده ام؛ "زندگی واقعی آلخاندرو مایتا" / حسن مرتضوی (ترجمه ی بدی نیست)، "سال های سگی" / احمد گلشیری (ترجمه ی خوبی ست)، "عصر قهرمان" / هوشنگ اسدی (ترجمه ی خوبی ست)، "مردی که حرف می زند" / قاسم صنعوی، "موج آفرینی"/ مهدی غبرائی (ترجمه ی روانی ست)، "جنگ آخر زمان"/ عبدالله کوثری(ترجمه بسیار خوبی ست)، "گفتگو در کاتدرال"/ عبدالله کوثری (ترجمه ی شاهکاری ست) و... برخی از این آثار را ابتدا به فارسی خوانده ام، و دیگر آثار را برای بازخوانی به ترجمه ی آنها به فارسی رجوع کرده ام. تجربه نشان داده که حال و هوای ترجمه ی فارسی، بهررو با ترجمه به زبان های انگلیسی، فرانسه و دانمارکی متفاوت است. در خواندن آثار بارگاس یوسا، بورخس، سروانتس، فوئنتس، کورتازار... حسرت ندانستن زبان اسپانیولی در من بیدار می شود چرا که به خوبی حس می کنم این آثار به زبان اصلی موسیقی متفاوتی دارند. با این وجود، روایت های ماریو بارگاس یوسا بهر زبانی لذت بخش است. روایت های یوسا بوی "قصه گویی" می دهد. او عادت دارد از جایی به جای دیگر برود و همین که به صحنه ای عادت می کنی، یوسا به محل و شخصیتی دیگر می گریزد، در صندلی هنوز جا نیفتاده ای که تو را از جا بلند می کند و به صحنه ی دیگر می کشاند، روی صندلی سرد تازه ای بنشینی تا ادامه ی روایت یوسا دوباره گرمت کند. یوسا قصه گویی ست حرفه ای که گاه از هیچ، همه چیز می سازد. با یوسا بسیار جاهای ندیده را دیده ام؛ برزیل را، پرو را و... بسیار جاها که دیده ام؛ وین، رم، آمستردام را را به گونه ای دیگر تماشا کرده ام... در کوچه ها و خیابان ها و رستوران ها و قهوه خانه های بسیاری نشسته ام، گاه آنقدر نزدیک و آشنا که انگاری در همان خانه ای که یوسا وصف کرده. روایت یوسا زنده می شود و در جان می نشیند. وقتی رمانی از یوسا را شروع می کنی باید وقایع و شخصیت ها را در اولین صفحه ها به خاطر بسپاری و از نام و مشخصات هیچ کدامشان نگذری. شخصیت ها و موقعیت ها در همان فصل اول و دوم مثل رگباری فرو می ریزند، و در فصول بعدی آنها را عین پازلی کنار هم می نشاند و تابلوی بی نظیرش را می سازد. زبان شخصیت ها از یکی به دیگری، همراه با روحیه و کار و بار و زندگی شان، تغییر می کند. یوسا دستت را می گیرد و تو را با خود وارد قصه می کند، همین که درگیر فضا و آدم ها شدی، غیبش می زند، تنهایت می گذارد تا انتهای روایت همپای شخصیت ها به سفر ادامه دهی. از یک موقعیت به دیگری، به دفتری، رستورانی، خانه ای و بستری، با آدم هایی که در نهایت خشم و خشونت، به کودکانی معصوم می مانند. گاه نشسته ام و مدت ها به عکس یوسا نگاه کرده ام؛ این معصومیت لبخند یوساست که همه ی قصه هایش را پر کرده؟

2018-12-15 08:30

Tô Màu Thật Là Dễ - Tập 9 Thư viện Sách hướng dẫn

Sách được viết bởi Bởi:

I'm not really sure what my expectations were when I started this book. All I know is every single one of them was shattered. This is not a book you can just breeze through and understand. It makes you really read and drown in the rods on the page. There is so much emotion in every word, you can't just skim it. this is a book that demands you read it. The whole book is narrated by Death as he "works" through World War II. He tells Liesel's story as she grows up during the war. She begins as an orphan, heading to her foster home but becomes so much more. The one thing that I loved and hated about Death telling the story, was how well everything was foreshadowed, or in some cases, announced. Knowing what was coming just made me dread it more, because I knew there wouldn't be a different outcome. If Death announced something, it was coming. It just made the emotional shock value increase, and tied a connection between me and war going on in the book. People die in war. You can't change that. Knowing what will happen is sometimes worse than not knowing. As depressing as the subject matter of the book is, somehow, the book itself is never completely depressing. It is not morbid. Liesel provides what this book needs to save it from being a depressing read. She and her Papa's relationship is one of my new favorites. The love they had for each other nearly jumped off the page. In between all the ugly in the book, there was good. This book made me feel more than most books in recent memory. The story grabs you by the heart and does not let go. It squeezes hard and tugs at you, but through the entire story, you are being held captive by the words that play so important a part within the story itself. This is not a book for young adults. It is a book for anyone. It will leave an imprint on you long after you finish reading the last page.

Người đọc Maša Bajc từ Rödinghausen, Germany

Người dùng coi những cuốn sách này là thú vị nhất trong năm 2017-2018, ban biên tập của cổng thông tin "Thư viện Sách hướng dẫn" khuyến cáo rằng tất cả các độc giả sẽ làm quen với văn học này.